همه جاي ايران مرگ بر ديكتاتور

همه جاي ايران «مرگ بر ديكتاتور» 

بقلم: عبد المجيد محمد وكيل دادگستري  

Abl.majeed.m@gmail.com

از روز 28 دسامبر 2017  امسال قيام سراسري ايران از دو شهر مذهبي مشهد و قم، كه آخوندها آنجا را تيول و منطقه فرمانروايي بلا منازع خود مي دانستند، شروع شد. اين قيام در اعتراض به وضعيت اقتصادي و معيشتي و فقر شروع شد، ولي خواسته همه تظاهرات كنندگان سرنگوني تماميت رژيم فاشيسم مذهبي حاكم بر ايران است.

در تظاهرات مشهد مردم با شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر روحانی»، نفرت خود را از کلیت «نظام مقدس» و همه باندهای آن به نمایش گذاشتند.

در قم تظاهرات كنندگان شعار بالاتري را سر دادند و خطاب به علي خامنه اي، ديكتاتور حاكم بر ايران فرياد زدند «سيد علي ببخشيد ديگر بايد بلند شيد». شعار بصراحت خواستار به پايين كشيدن ولي فقيه رژيم است.

بدنبال مشهد و قم در بقيه شهرهاي ايران نيز تظاهرات شكل گرفت و تظاهرات كنندگان با شعار مرگ بر ديكتاتور، مرگ بر خامنه اي و مرگ بر روحاني خواسته خود را بوضوح به جهانيان اعلام كردند كه جانشان به لب رسيده و خواهان پايان دادن به سلطه ولايت مطلقه فقيه هستند. جناح يا مهره هايي از رژيم هم كه مي خواستند قيام مردمي را يك عمل ناآگاهانه بنامند و يا به نفع خود مصادره كنند، با اين شعار مردم مواجه شدند كه «اصلاح طلب، اصول گرا، ديگر تمام است ماجرا». به آنها فهماندند كه با همه جناحهاي رژيم مخالف هستند. براي مردم ايران اين شعار بسيار مفهوم است. جهانيان نيز بايد بدانند كه خواست مردم بپاخاسته و بجان آمده يك چيز بيشتر نيست و آن سرنگوني تماميت رژيم مطلقه فقيه است.

ممكن است كساني هم باشند كه بخواهند مشابهت سازي كنند و بگويند مشابه اين قيام در سال 2009 نيز صورت گرفته ولي توسط ولي فقيه و سپاه سركوب شده است. پاسخش اين است كه قيام كنندگان جان بركف هستند و ديگري چيزي ندارند كه بخواهند از دست بدهند. طي 39 سال گذشته آخوندها و پاسداران و عوامل وابسته به آنها چيزي براي مردم باقي نگذاشته اند كه بخواهند براي آن دغدغه خاطر داشته باشند. اكثريت مردم ايران جز فقر و بدبختي چيز ديگري براي از دست دادن ندارند.

خشم قيام كنندگان آنچنان بود كه در برخي از شهرها فرمانداريها، مراكز سپاه، دفاتر امام جمعه و دادگستري آن شهرها را به مثابه ارگانهاي كنترل و سركوب تسخير و يا منهدم كردند.

قيامي كه از روز 28 دسامبر شروع شده استمرار دارد و تعادل قواي منطقه يي و بين المللي عليه رژيم آخوندي را بهم زده و بيشتر نيز بهم خواهد زد.

ولي فقيه مستبد طي 5 روزي كه از شروع قيام سراسري گذشته سكوت پيشه كرده و حرفي نزده است. چون اگر سكوت را بشكند و فرمان «آتش به اختيار» بدهد قيام بيشتر اوج مي گيرد و اگر اين فرمان را ندهد و بخواهد به سبك آخوندي روضه خواني و موعظه و نصيحت كند بطريق اولي قيام بيشتر و بيشتر گسترش مي يابد. بنا بر اين از روي ناعلاجي و بن بست مجبور شده است سكوت پيشه كند.

اينك تماميت رژيم قرون وسطايي آخوندي سوژه خشم و خروش همه مردم ايران است. چرخش عقربه هاي ساعت بر وفق مراد حاكمان مستبد نيست و ناقوس مرگ رژيم ولايت فقيه با صدايي بسيار بلند شنيده مي شود.

روز دوم تظاهرات در مشهد آخوند جلاد و حامي خامنه اي در اين استان عطف به تظاهرات مردمي كه به خيابانها آمده و عليه ولي فقيه شعار مي دادند از تريبون نماز جمعه به آنها گفت:

«آيا این درست است كه رهبر مجاهدین که یک زن است بیاید و بگوید از شما تشکر می‌کنم؟... حاضرید به‌خاطر مطالبات شما اینها بیایند انقلاب و نظام را سرنگون کنند؟ حاضرید برای مطالبه شما این قضیه به این قیمت تمام بشود؟ با هر فراخوانی به صحنه نیایید. آن که می‌گوید بیایید، ببینید کیست که می‌گوید بیایید؟».

همانطور كه ملاحظه مي شود؛ اين مهره خامنه اي كه حرفهايش را سنجيده و تأييد شده توسط ولي فقيه رژيم مي زند صراحتاً اذعان مي كند كه تظاهر كنندگان با هدايت و فرماندهي مجاهدين به صحنه آمده اند و هدفشان نيز تماميت رژيم يعني سرنگوني آن است. اين حرف گرچه از يك مهره سركوبگر رژيم زده شده است، ولي در محتوا و آنچه كه به خيزش و فرماندهي قيام كنوني برمي گردد كاملا درست است. چون هدايت و فرماندهي تظاهرات كنندگان با هسته ها و تيم هاي مجاهدين در داخل ايران است. كما اينكه وقتي نيروي اصلي تظاهرات خود را معرفي و يا فرامين فرماندهي كل ارتش آزاديبخش ملي ايران، يعني مسعود رجوي را بر ديوار ها نصب مي كنند، خود را با كد شماره دار اشرف مثلا كانون شورشي اشرف 100 يا 530 يا 440 و... معرفي مي كنند كه رمز ارتباط آنها با فرماندهي و نيروي مقاومت سراسري است.

واقعيت اين است كه روزگار و دوران حاكميت پليد آخوندها و پاسداران حافظ ولايت سپري شده و بايد در تماميت آن سرنگون و حكومت را به جمهور مردم ايران واگذار كنند.

 خانم مريم رجوي رئيس جمهور برگزيده شوراي ملي مقاومت ايران عطف به تظاهرات سراسري و گسترش قيام در همه جاي ايران گفتند: «پرونده چهار دهه حكومت ملايان چيزي جز گراني و فقر و فساد، شكنجه و اعدام و كشتار و جنگ افروزي نيست. بخش عمده سرمايه هاي مردم، از جمله پولهاي آزاد شده در توافق اتمي صرف ماشين سركوب و اختناق و صدور تروريسم و جنگ افروزي مي‌شود يا توسط سركردگان رژيم چپاول مي‌شود. سرنگوني فاشيسم ديني اولين قدم براي برون رفت از بحراني است كه هر روز تشديد مي‌شود... رژيم آخوندي هيچ آينده‌یي ندارد، سرمايه گذاري روي اين رژيم محكوم به شكست است و زمان آن است كه جامعه جهاني سرنوشت خود را به اين رژيم گره نزند و مقاومت مردم ايران براي سرنگوني آنرا به رسميت بشناسند».

بنا بر اين بر همه دولتمردان و سران همه كشورها و بطور خاص دولتمردان و رؤساي كشورهاي عرب و منطقه خاورميانه است كه در كنار مردم و مقاومت سازمانيافته آن قرار گيرند و قيام مردم ايران براي سرنگوني رژيم فاشيستي ولايت فقيه را برسميت بشناسند.