Saturday 21 April 2018

رژيم ايران عامل بي ثباتي منطقه


رژیم ایران عامل بي ثباتي منطقه 

بقلم: عبد المجيد محمد وكيل دادگستري


رژيم ايران كه از سال 1979 به قدرت رسيد عامل اصلي بي ثباتي خاورميانه است. اين رژيم سلطه جو و مداخله گر در عراق آشكارا دخالت مي كند و حتي براي اين كشور نخست وزير تعيين مي كند. در لبنان از طريق دست نشانده اش حسن نصرالله و حزب الشيطان آشكار دخالت مي كند و ناامني و بي ثباتي سياسي ايجاد مي كند. در يمن حوثي ها را حمايت و پشتيباني ميكند و در جنايات حوثي ها شريك است.
اگر نخواهيم به گذشته ها برويم و يا بدنبال فاكتهاي دور از ذهن برويم، كافي است نگاهي گذرا به وضعيت سوريه و جنايت اخير كه در دوما ارتكاب شد بياندازيم. رژیم ایران در کلیه جنایات اسد از ابتدا تا كنون شریک است. حمله شيميايي به دوما و كشتار زنان و كودكان و انسانهاي بي گناه و بي دفاع يك جنايت آشكار عليه بشريت است. رژيم ايران از هر لحاظ كه بررسي كنيم؛ چه بلحاظ نظامي، چه بلحاظ سياسي و چه بلحاظ حقوقي و قضايي در همه جنايات بشار اسد شريك جرم است. اگر رژیم ايران نبود بشار اسد دوام نمی آورد و قادر نبود اينهمه جنايت مرتكب شود.  

مطابق گزارش هاي منتشر شده توسط عناصر داخل رژيم ايران؛ بيش از 33 درصد از مردم زير خط فقر هستند و 6 درصد مردم، يعني 5 ميليون نفر، در خط گرسنگي هستند يعني نان ندارند بخورند تا فقط زنده بمانند. در چنين وضعيتي رژيم حاكم بر ايران سالانه ميلياردها دلار به بشار كمك مي كند تا سرنگون نشود. اين كمك هاي سخاوتمندانه به اين دليل است كه خامنه اي بعنوان نفر شماره يك رژيم ولايت فقيه و بقيه مهره هاي اين رژيم بصراحت اعلام كرده اند كه اگر در شهرهاي دمشق و حلب در سوريه نجنگند و در سواحل مديترانه خط دفاعي نبندند بايد در شهرهاي ايران با مردم ايران بجنگند. يكي از مهره هاي نزديك به خامنه اي بنام حسين طائب در يك سخنراني گفته بود ما بايد از ايران در خارج از مرزهاي آن دفاع كنيم و به همين خاطر است كه ما در سوريه حضور داريم. اگر في المثل ما استان خوزستان را از دست بدهيم بعدا مي توانيم آنرا پس بگيريم، ولي اگر سوريه را از دست بدهيم ديگر قادر نخواهيم بود تهران را حفظ كنيم و سرنگون مي شويم.
قيام سراسري در ماه ژانويه گذشته بخوبي اثبات كرد كه مردم ايران يكصدا اين رژيم را در تماميتش نفي مي كنند. ارتش بيكاران و گرسنگان و مردم خسته شده از اين رژيم در خيابانها فرياد مي زدند «اصلاح طلب، اصول گرا، ديگه تمومه ماجرا». اين شعار اشاره آشكار و روشن به نفي تماميت رژيم ولايت فقيه است. كما اينكه مردم در همه شهرها بپاخاسته شعار مرگ بر خامنه اي و مرگ بر روحاني سر دادند. يعني رأس نظام ولايت فقيه را نشانه رفتند كه اين رژيم در تماميتش بايد سرنگون شود.
اينك توجهات جهان به سوريه معطوف شده است. شوراي امنيت ملل متحد براي تصميم گيري عليه بشار اسد جلسه اضطراري برگزار كرد. ولي آنچه كه بايد به آن توجه نمود اين است كه اقدام علیه رژیم اسد تنها یک ضرورت برای يك كشور نیست بلکه ضرورتی بین المللی و انسان دوستانه است. ضرورتی مربوط به کرامت انسان و حقوق بشر و ثبات و امنیت در منطقه است. این رژیم تمامی خطوط قرمز را زیر پا گذاشته است و اين بدان معناست كه رژيم حاكم بر ايران نيز بعنوان شريك جرم بشار اسد همه خطوط قرمز را رده كرده است.
  قطعنامه شماره ۲۱۱۸ كه توسط شورای امنیت تصویب شد در بند ۱۱ آن آمده است كه در صورت تکرار استفاده از گازهای سمی یا انتقال آن و یا از سرگیری تولید آن؛ رژیم اسد می بایست مورد مؤاخذه قرار گیرد. این رژیم تا كنون چهار بار قطعنامه مزبور را صراحتا و وقيحانه نقض کرده ولی متاسفانه هیچ اقدام جدي توسط سازمان ملل متحد مشاهده نشده است.
رژیم ایران مثل بشار اسد مسئول جنایات ارتكاب شده برعليه مردم سوريه است. جهان جنایات رژیم ایران و اسد را می بیند و اين جنایات را می شناسد.
اگر  رژیم ایران كمك نمي كرد بشار اسد تا این تاریخ در حاکمیت غرقه به خون و سراسر جنايت سوریه باقی نمی ماند. رژیم ایران مولد و صادر کننده انواع تروریسم دولتي است. 

زمان آن فرا رسيده است كه جامعه جهاني و بطور خاص جامعه عرب عليه رژيم ايران و رژيم سراسر جنايت بشار اسد يك واكنش عملي و جدي نشان بدهد. زمان خاتمه دادن به اين رژيم هاي ناقض حقوق بشر و ناقض ثبات منطقه فرا رسيده است.
براي كنار زدن هر دو رژيم حاكم برايران و سوريه ارتش آزاد و مقاومت سازمانيافته مردمي وجود دارد. بايد آنها را برسميت شناخت و به آنها كمك كرد تا از شر رژيم هاي ديكتاتور حاكم بر كشورشان خلاص شوند تا هم در كشورهايشان و هم در منطقه آرامش و ثبات برقرار شود. اين تنها راه برقراري صلح و آرامش در منطقه است. البته اگر سر افعي ولايت فقيه در تهران قطع شود، ترديد نبايد كرد كه لاشه بي جان آن در سوريه، كه در حيواني بنام بشار اسد نمايان مي شود، ديگر رمقي نخواهد داشت تا نيش بزند و به جنگ و كشتار ادامه بدهد و ناگزير از مرگ حتمي است.

النظام الإيراني عامل عدم الاستقرار في المنطقة


النظام الإيراني عامل عدم الاستقرار في المنطقة 

بقلم: المحامي عبد المجيد محمد



النظام الإيراني الذي وصل إلى السلطة منذ عام ١٩٧٩هو المسبب الرئيسي لعدم الاستقرار في الشرق الاوسط. هذا النظام العدواني والمتدخل يتدخل في شؤون العراق بوضوح. يتدخل في لبنان عن طريق أدواته وعملائه كحسن نصر الله وحزب الشيطان بوضوح ويتسبب في عدم الأمان وعدم الاستقرار السياسي. في اليمن يقوم بدعم الحوثيين وهو شريك في جرائم الحوثيين.
اذا لم نرغب في العودة إلى الماضي أو نسعى خلف الحقائق البعيدة عن العقل فمن الكافي أن نلقي نظرة عابرة على الحالة السورية والجرائم الاخيرة في مدينة دوما. النظام الإيراني كان شريكا في جميع الجرائم التي ارتكبها الاسد منذ البداية. الهجوم الكيميائي على دوما وذبح النساء والاطفال والاناس البريئين والعزل هي عبارة عن جريمة واضحة ضد الانسانية. النظام الإيراني من أي ناحية نقوم بدراسته وتحليله سواءا من الناحية العسكرية أو الناحية السياسية أو الناحية الحقوقية والقضائية شريك في جميع جرائم بشار الاسد. لو لم يكن النظام الإيراني موجودا لما بقي بشار الاسد في السلطة ولما كان قادرا على ارتكاب جميع هذه الجرائم.
ووفقا للتقارير المنتشرة من قبل العناصر في داخل النظام الإيراني فان اكثر من ٣٣ بالمئة من الشعب الإيراني تحت خط الفقر و ٦ بالمئة من الشعب أي حوالي ٥ ملايين شخص يعيشون على خط الجوع أي لايملكون خبزا يأكلونه حتى يستطيعوا الاستمرار في الحياة. في مثل هكذا حالة مزرية يستمر النظام الحاكم في إيران بدعم بشار الاسد بمليارات الدولارات سنويا حتى يبقى في السلطة ولا تتم الاطاحة به.
هذا الدعم السخي سببه يعود إلى ما أعلنه الخامنئي الشخص رقم واحد في نظام ولاية الفقيه وبقية مسؤولي وفقرات هذا النظام بشكل صريح بأنهم اذا لم يحاربوا في مدن دمشق وحلب في سورية واذا لم يكن لهم خط دفاعي متقدم على سواحل البحر الابيض المتوسط سيتوجب عليهم القتال في المدن الإيرانية مع الشعب الإيراني. أحد بيادق النظام والمقرب من خامنئي يدعى حسين طائب كان قد قال في أحد خطبه: نحن يجب علينا الدفاع عن إيران في خارج حدودها ولهذا السبب نتواجد نحن في سوريا. على سبيل المثال نحن اذا خسرنا منطقة خوزستان نستطيع استعادتها لاحقا ولكن اذا خسرنا سورية فلن نكون قادرين بعدها على حماية طهران وسنؤول للسقوط.
اثبتت الانتفاضة العارمة في شهر يناير الماضي بشكل جيد أن الشعب الإيراني أعلن بصوت واحد رفضه لهذا النظام بأكمله. جيش العاطلين عن العمل والجائعين والشعب المستنزف الذي ضاق ذرعا من هذا النظام صاحوا في الشوارع بشعار «ايها الاصلاحي وايها المحافظ لقد انتهى الامر» هذا الشعار هو عبارة عن اشارة واضحة وجلية للرفض الشعبي التام والقطعي لنظام ولاية الفقيه. كما أن الشعب المنتفض نادى بشعار الموت لخامنئي والموت لروحاني في جميع المدن الإيرانية. أي أنهم استهدفوا رأس هرم نظام ولاية الفقيه حيث أن هذا النظام يجب يجب أن يسقط باكلمه.
ينصب اهتمام العالم الآن على سوريا. مجلس الامن الدولي عقد جلسة استثنائية من أجل اخراج قرار ضد بشار الاسد. ولكن ما يجب أن يتم النظر اليه هو أن هذا الاجراء المتخذ ضد نظام الاسد لايجب أن يكون حاجة وضرورة لدولة واحدة بل يجب أن يكون حاجة وضرورة دولية وانسانية. ضرورة تتعلق بكرامة الانسان وحقوق الانسان والامن والاستقرار في المنطقة. هذا النظام تخطى كل الخطوط الحمر وهزأ بها وهذا يعني أن النظام الحاكم في إيران، كشريك في الجريمة مع بشار الأسد، قد تجاوز جميع الخطوط الحمراء.
وينص القرار 2118، الذي اعتمده مجلس الأمن، في الفقرة 11 على أنه في حال الاستخدام المتكرر للغازات السامة أو نقلها أو استئناف إنتاجها، فإنه ينبغي على نظام الأسد تحمل المسؤولية. هذا النظام حتى الان قام بانتهاك القرار المذكور أربع مرات بشكل صريح وبكل وقاحة ولكن للأسف لم نشاهد أي اجراء حقيقي وجدي من قبل منظمة الأمم المتحدة.
النظام الإيراني مثله مثل بشار الاسد مسؤول عن الجرائم المرتكبة ضد الشعب السوري. والعالم يرى جرائم النظام الإيراني والأسد ويعرفها جيدا.
لولا الدعم والمساعدة من النظام الإيراني لما بقي بشار الاسد مستمرا في الحكم الدموي وفي كل الجرائم التي ارتكبها في سوريا. النظام الإيراني هو المصنع والمصدر لجميع انواع الارهاب الدولي. لقد آن الآوان وحان الوقت ليظهر العالم وبشكل خاص العالم العربي ردة فعل عملية وجدية ضد النظام الإيراني ونظام بشار الاسد الاجرامي والدموي. لقد حان الوقت لوضع حد نهائي لهذه الانظمة المنتهكة لحقوق الانسان والمتسببة الرئيسية في عدم الاستقرار الاقليمي.
من أجل الاطاحة بهذين النظامين النظام الحاكم في إيران والنظام الحاكم في سوريا هناك جيش التحرير ومقاومة شعبية منظمة. واللذان يجب الاعتراف بهما رسميا ودعمهما حتى يتخلصوا من شرور الانظمة الديكتاتورية الحاكمة في بلدانهم وحتى تتمتع بلدانهم وجميع بلدان المنطقة أيضا بالتنعم بالاستقرار والأمان والهدوء.
هذا هو السبيل الوحيد لاحلال السلام والاستقرار في المنطقة. بالطبع لو تم قطع رأس أفعى ولاية الفقيه في طهران لرأينا جثة عميلها المتمثل في الحيوان المسمى بشار الأسد بدون أدنى شك، ولا يمكن باستطاعة هذه الافعى اللدغ مرة أخرى أو تستمر في عمليات القتل والذبح والحرب وليس هناك مفر لها سوى الموت الحتمي والمحقق.

فيلترينگ شبكه هاي اينترنتي در رژيم ولايت فقيه


فيلتر كردن شبكه هاي اينترنتي در رژيم ولايت فقيه و چرايي آن؟ 

بقلم: عبد المجيد محمد وكيل دادگستري


در جهان امروز تلاش بر اين است كه از آخرين تكنولوژيها بطور اخص در امر ارتباطات و اطلاعات رساني استفاده شود و خدمات آن در اختيار عموم مردم قرار گيرد. اما در رژيم فاشيستي ولايت فقيه حاكم بر ايران اين موضوع كاملا بر عكس است و تماميت رژيم، از شخص ولي فقيه تا بقيه مهره هاي اين رژيم، در تلاش هستند تا مردم از اين تكنولوژي كمتر استفاده كنند. وزارت بدنام اطلاعات آخوندها در اين زمينه جلودار است و همه توان و ظرفيت خود را بكار مي گيرد تا رسانه هاي اطلاع رساني را سانسور و فيلتر كند كه مردم نتوانند اين تكنولوژي را بكار بگيرند. در مقاله حاضر تلاش بر اين است به اين سؤال پاسخ داده شود كه چرا رژيم ايران اقدام به اين كار مي كند؟
صحبتها و موضع گيري مهره هاي اين رژيم سركوبگر پاسخ ما را مي دهد.
علاء الدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس رژیم، در 31 مارس گفت حداکثر تا حوالي 20 آوريل تلگرام بسته مي شود و «جای خود را به یک سيستم مشابه ملی خواهد داد این تصمیمی است که در بالاترین سطح اتخاذ شده است... با توجه به نقش مخربی که تلگرام در بحرانهای سال گذشته در کشور داشت، این موضوع به‌لحاظ امنیت ملی ما مهم است». منظور بروجردي از بالاترين سطح؛ اشاره به خامنه اي است كه در همه امور و بطور خاص در مسايل امنيتي و مسايلي كه راه به بقا يا سرنگوني رژيم مي برد، حرف آخر را مي زند. منظور بروجردي از شبکه ملی نيز شبکه‌یی است که به‌طور کامل تحت کنترل و سانسور رژیم باشد.
عطف به موضوع فوق؛ خبرگزاری حکومتی مهر نيز در تاريخ 31 مارس هشدارهای خامنه‌ای طی سال گذشته در خصوص خطر فضاي مجازي و استقبال گسترده از  شبكه هاي آن از جمله شبكه تلگرام؛ را نقل نموده از جمله اينكه خامنه اي در 22 مه 2017 گفته است: «به نظر من این وسایل رسانه‌یی جدید، هم یک فرصت است، هم یک خطر است؛ خطر از این جهت که ممکن است این حرفها و شبهه‌ها، در ذهن جوانها و در ذهن غيرجوانها اثر بگذارد و این خطر است».
همچنين خامنه اي در تاريخ 27 دسامبر 2017 گفته است: «در مورد فضای مجازی این را می‌گویم که مواظب شلیک توپخانه دشمن باشید در این فضا؛ حواستان باشد. از اين فضا دشمن علیه هویت، موجودیت و نظام شما استفاده نکند... هزاران توپخانه دروغپردازی، توپخانه بزرگنمایی مشکلات به سمت ما از راههایی که امروزه وجود دارد و قبلاً وجود نداشته، مشغول شلیک هستند».
علاوه بر اين خامنه‌ای در روز 9 ژانويه 2018، يعني روزهايي كه قیام مردم در بسياري از شهرهاي ايران در اوج بود؛ با تشکر از مسئولان امنیتی، انتظامی، سپاه و بسیج گفته است «مسئولان ذیربط بین آن کسی که بر اثر هیجان از فضای مجازی احساساتی می‌شود و یک کاری می‌کند یا یک حرفی می‌زند، با آن کسی که مرتبط با مجاهدین است؛ تفاوت بگذارند اینها با هم یکسان نیستند».
در بين شبكه هاي اينترنتي؛ تلگرام یکی از پرطرفدارترين شبکه‌های اجتماعی در ایران است. به گفته وزیر ارشاد كابينه آخوند حسن روحاني؛ ۸۰ درصد اطلاعات تولید شده به زبان فارسی در فضای مجازی از طریق تلگرام صورت می‌گیرد. مطابق آماری که از سوی بنیانگذار و مدیرعامل تلگرام، منتشر شده این پیام‌رسان در حال حاضر بیش از ۲۰۰ میلیون کاربر فعال دارد که ۴۰ میلیون آنها ایرانی هستند. مهمترین ویژگی تلگرام برای ایرانیان تحت سركوب و اختناق شديد دیکتاتوري مذهبي، داشتن امنیت و دور بودن این سيستم خبر رساني از كنترل وزارت اطلاعات رژيم است. فاشيسم مذهبی حاکم بر ایران كه از هر گونه تبادل اطلاعات در میان ایرانیان واهمه دارد،‌ بارها مدیریت تلگرام را تحت فشار قرار داده تا سرورهایش را به ایران منتقل نماید یا با وزارت اطلاعات این رژیم برای ايجاد محدوديت ارتباطاتي همکاری كند.
پیام‌رسان تلگرام کارآیی خود را در جریان تظاهرات مردم ايران طي اواخر سال 2017 و اوايل سال جاري ميلادي به‌خوبی اثبات كرد و از همانزمان دستگاه سركوب و سانسور حکومت آخوندي در صدد برآمد تا با باج‌دادن،‌ ایجاد شانتاژ یا تطمیع، پیام‌رسان تلگرام را وادار به دادن اطلاعات کاربران به حکومت بنمايد و یا کانال‌هاي گروه‌های متعلق به مقاومت و قیام‌کنندگان را فیلتر نمایند. اما؛ مدیر تلگرام اعلام کرد به اين خواسته رژيم سركوبگر ايران تن نداده و تا كنون حتی یک بایت byte از اطلاعات کاربران را در اختیار حکومت ولایت‌ فقیه قرار نداده است.
پر واضح است كه اعمال محدوديتهاي شديد اینترنتی و فيلتر كردن شبكه هاي مجازي از مصاديق بارز سرکوب ارتباطات و اطلاع رساني است که نقض آشكار بسیاری از معاهدات و كنوانسيونهاي بین‌المللی محسوب مي شود.
همانطور كه ملاحظه شد خامنه اي شخصا پاسخ سؤال ما را داده است كه چرا شبكه هاي اينترنتي در ايران بايد كنترل و سانسور شوند. با نزدیک شدن به پایان ضرب‌الاجل 12 ماه مه رئيس جمهور آمريكا در مورد برجام، خامنه اي باید تصمیم نهایی را اتخاذ كند. این تصمیم گيري لازمه اش خوردن جام‌ زهرهای متعدد در امر حقوق بشر و موشكي و بيرون كشيدن نيروهاي مداخله گرش از كشورهاي منطقه و... است. اما مهمتر از اينها و آنچه كه موجب نگراني بيش از حد خامنه اي و تماميت رژيم است؛ عطف به مقاومت و نیروی سرنگون كننده است كه اراده كرده است به هر قيمت اين رژيم را سرنگون كند و در اين رابطه شبكه هاي مجازي در تظاهراتهاي سه ماهه اخير كارآيي خود را به خوبي بارز كرده اند. ارتش گرسنگان و بيكاران و قیام آفرينان شهرها هر لحظه در کمین این رژیم هستند.
خامنه اي صراحتا گفته است كه طرحهايي براي براندازي رژيمش وجود دارد. مثلثي هست كه مي خواهد اين رژيم را سرنگون كند كه يك ضلع آن مجاهدين خلق ايران و نيروي آنها در داخل ايران است. لذا دیکتاتوری ولايت فقيه با پی‌بردن به وخامت اوضاع و بحرانهاي داخلي و فشارهاي فزاينده آن می‌خواهد با فیلترینگ و سانسور و بطور خاص فيلتر كردن تلگرام به مداواي دردهاي خود بپردازد و علاجي را ولو مقطعي و بصورت مسكن تدبير كند و آنرا بيازمايد.

في إيران لا يوجد لدينا سجين سياسي؟!

في إيران لا يوجد لدينا سجين سياسي؟! بقلم: المحامي عبد المجيد محمد  كاتب حقوقي وخبير في الشؤون الإيرانية  @MajeedAbl نظام الشاه ...