Friday 16 February 2018

من طلبه اي بيش نخواهم بود!



من طلبه اي بيش نخواهم بود! 

بقلم: عبد المجيد محمد وكيل دادگستري  

جمله «من طلبه اي بيش نخواهم بود» قبل از پيروزي انقلاب ضد سلطنتي مردم ايران و نشستن خميني بر مسند قدرت صدها بار از زبان او شنيده شده است. روز 5 اكتبر 1978 خميني به همراه تعدادي از نزديكانش بغداد را به سوی پاریس ترک کرد. روز 6 اكتبر وارد پاریس شد و دو روز بعد در نوفل لوشاتو (حومه پاریس) مستقر گرديد. در مدت اقامت چهار ماهه خميني در نوفل لوشاتو؛ آنجا يكي از مهمترین مراکز خبری جهان بود و مصاحبه‏های متعدد و دیدارهای مختلف وي در زمینه حکومت اسلامی و هدفهای آتی آن برای جهان مخابره مي شد. روز اول فوريه 1979 خميني وارد تهران شد. 

خميني تا قبل از نشستن بر اريكه قدرت اينطور وانمود مي كرد كه يك معمم سالخورده با معنويت و ساده زيست و فارغ از دنيا طلبي است. آزارش در دنيا به كسي نرسيده و اطرافيانش اينطور وانمود مي كردند كه «حضرت آقا» آزارش به موري نرسيده و ايشان حتي مگس هاي داخل اتاقش را با دامن عبايش و به آرامي بيرون مي كند؟!
وي در مصاحبه هاي مطبوعاتي متعدد و انعكاسات بسيار گسترده آن مدعي بود كه:
ـ حكومت مدنظر او يك حكومت اسلامي دموكراتيك و معتقد به حقوق بشر خواهد بود.
ـ در حكومت بعد از شاه همه احزاب و گروهها و دسته جات سياسي آزادي اجتماع و بيان خواهند داشت.
ـ در حكومتي كه خميني بنيانگذار آن است زن و مرد و همه آحاد ملت در برابر قانون متساوي و از حقوق برابر برخوردار خواهند بود.
ـ از همه مهمتر اينكه خميني در حكومت آينده هيچ سمت و مسئوليت حكومتي نخواهد داشت.
نداشتن هيچ سمت و مسئوليت دولتي توسط خميني بارها از زبان او و همه اطرافيانش بيان و شنيده شده است. او هميشه و تا قبل از قبضه همه اهرم هاي قدرت اينطور وانمود مي كرد كه «طلبه اي بيش نيست و به قم مي رود و به كار طلبگي مي پردازد».
اينك 39 سال از آن روزگار گذشته و براحتي و بدور از تجزيه و تحليل همه مسايل را مي توان مورد قضاوت قرار داد. همه وعده هاي خميني دروغ بود. او و بازماندگانش به هيچيك از وعده ها عمل نكردند؛ از جمله اينكه:
ـ حكومت وعده داده شده خميني نه تنها دموكراتيك نبوده و نيست؛ بلكه يك حكومت فاشيستي مذهبي مطلق است. خود خميني هميشه از «سلطنت مطلقه فقيه» صحبت مي كرد. بعد از او نيز ولي فقيه يك شبه و «رهبر موقت»؛ يعني علي خامنه اي همان روش را طابق نعل بالنعل ادامه مي دهد.
ـ رژيمي كه خميني بنيانگذار آن شد؛ نه تنها ملتزم به حقوق بشر نبوده ونيست؛ بلكه به آن معتقد هم نيست و اساسا مقوله حقوق بشر را قبول ندارد. آنچه در رژيم فاشيستي ولايت فقيه اصالت دارد اعدام، سنگسار، چشم از حدقه درآوردن، دست و پا قطع كردن، شلاق زدن، شكنجه كردن آزاد و قانوني مي باشد. اين رژيم چون به حقوق بشر هيچ اعتقادي ندارد؛ به گزارش هاي حقوق بشري هم اعتنا نمي كند. بارها گزارشگران حقوق بشر ايران درخواست بازديد از وضعيت حقوق بشر در ايران و بخصوص از زندانهاي ايران را كرده اند ولي هرگز مورد قبول واقع نشده است. اين رژيم بخاطر نقض سيستماتيك حقوق بشر 64 بار توسط مجمع عمومي ملل متحد محكوم شده است. ضمن اينكه بارها نيز توسط ارگانهاي حقوق بشري از جمله سازمان عفو بين الملل و ديدبان حقوق بشر قويا محكوم گرديده است.
ـ وعده آزادي احزاب و گروههاي سياسي فريب و دروغ محض بود. خميني بغير از حزب جمهوري اسلامي مورد نظر خودش هيچ حزب و گروه و جريان سياسي ديگر را قبول نداشت و همه آنها را «معاند اسلام» و «محارب» و «باغي» و «طاغي» مي دانست. هرگز به هيچ سازمان و گروه و جريان سياسي غيروابسته به رژيم ولايت فقيه اجازه فعاليت سياسي داده نشد. اين رژيم از سال 1981 تا كنون بيش از 120 هزار تن از اعضا و كادرها و هواداران گروههاي سياسي را اعدام و قتل عام كرده است. بي سابقه ترين آن قتل عام سي هزار زنداني سياسي مجاهد و مقاوم در تابستان سال 1988 است.
ـ از برابري سياسي و مدني و حقوقي آحاد مردم در رژيم ولايت فقيه هرگز خبري نبوده و كذب محض است. حجاب اجباري براي زنان، بركناري زنان از مشاغل قضايي، حذف زنان براي كانديداتوري رياست جمهوري و مشاغل كليدي از جمله اين نابرابريها است. از نظر حقوقي شهادت زنان با مردان در مراجع قضايي يكسان نيست. ضمن اينكه در برخي از دعاوي قضايي اساسا شهادت زنان پذيرفته نمي شود و شاهد بايد حتما مرد باشد. ميزان ارث زنان از مردان كمتر است. زنان در مشاغل يكسان از مردان حقوق و دستمزد كمتري دريافت مي كنند. بلحاظ تحصيلي زنان از تحصيل در برخي از رشته هاي دانشگاهي محرومند و اين رشته ها مردانه تلقي مي شود.
ـ بزرگترين دروغ خميني و خيانت او به مردم ايران اين بود كه گفته بود عهده دار هيچ منصب حكومتي نخواهد بود. اما در عمل او بدعت گذار نوعي حكومت شد كه هيچ ديكتاتوري را بلحاظ قبضه اهرمهاي قدرت ياراي مسابقه و برابري با او نيست. او رژيمش را بر مبناي نظري و فكري «سلطنت ولايت مطلقه فقيه» بنا نهاد. همه امور از ولي فقيه ناشي  و به او ختم مي شود. ولي فقيه طبق قانون اساسي اين رژيم از اختيارات فوق العاده اي برخوردار است. انتصاب همه مشاغل كليدي حكومتي و حتي تأييد آراي مردمي كه رئيس جمهور كشور را انتخاب كرده اند بعهده ولي فقيه است و اگر او تأييد نكند رئيس جمهور منتخب فاقد مشروعيت و صلاحيت است.
در خصوص تعامل منطقه اي و بين المللي نيز اعتقادات توسعه طلبانه خميني براي كشورگشايي و ايجاد امپراتوري اسلامي در قانون اساسي رژيم ولايت فقيه نهادينه شد و با خیانت به روح اسلام محمدی و سوء استفاده از آية كريمه ان هذه امتكم أمة واحدة؛ به عناصر حكومتش ديكته كرد كه سياست كلي خود را برپايه باصطلاح «وحدت اسلامي» در همه پهنه ها قرار دهند. البته شعار «اتحاد ملل اسلامي» و «وحدت اسلامي» چيزي جز پوش دخالت آشكار در امور كشورهاي اسلامی و عربی نبود. خميني كشورهاي منطقه از جمله عراق، لبنان، سوريه و يمن را ملك طلق خود مي دانست. كما اينكه ديديم همان سالهاي اول حاكميت زمينه ساز يك جنگ تحميلي بين ايران و عراق شد و 8 سال تمام عراق و ایران را به خاك و خون كشيد و عليرغم اينكه صلح با عراق در دسترس بود عربده جنگ جنگ تا فتح قدس از طريق كربلاء را سر داد. بعد هم كه مجبور به نوشيدن جام زهر شد و مرد باقيمانده رژيمش براي بقاء و سرپوش گذاشتن بر سركوب شديد داخلي «صدور تروريسم» را باسم «صدور انقلاب» اساس سیاست خارجی و منطقه ای خود قرار دادند و از تروريسم منطقه اي و بين المللي حمايت كردند. القاعده و داعش زادگان نامشروع همين افكار عقب مانده خميني هستند كه در منطقه و جهان قد علم كردند. وضعيت نابساماني كه هم اكنون در سوريه و لبنان و عراق و يمن وجود دارد تماما محصول افكار توسعه طلبانه خميني و رژيم ولايت فقيه او است. تا وقتي هم كه اين رژيم بر همين مبناي فكري و نظري در قدرت باشد وضعيت فرق نخواهد كرد.
با چنين افكار و ديدگاهي بود كه خميني سلطه و قدرت را رها نكرد و به قم نرفت و طلبه نشد. او ديكتاتور فاشيسم مذهبي حاكم بر ايران و مدعي امپراتوري اسلامي با حربه دخالت در كشورهاي منطقه و صدور تروريسم شد. او سارق بزرگ انقلاب ضدسلطنتي مردم ايران لقب گرفت و مورد تنفر و انزجار ايرانيان واقع شد. او جلاد خون آشامي شد كه روزانه از رئيس و دادستان شكنجه گاه اوين؛ يعني اسدالله لاجوري، گزارش و بيلان اعدام هاي اجرا شده مجاهدين و نيروهاي انقلابي را ميشنيد و بعد صبحانه اش را مي خورد. خميني لقب «پير كفتار جماران» را از آن خود كرد و ديگر نه تنها چهره اش معنويت نداشت و در ماه نبود بلكه در چاه سياهي و كثافت ديده ميشد. حالا رژيمش منفور ايرانيان و منطقه و جهان است. قيام مردم ايران در ماه ژانويه به همه جهانيان نشان داد كه ديگر اين رژيم را نمي خواهند و بايد سرنگون شود. شعار خامنه اي حيا كن سلطنت را رها كن و مرگ بر ديكتاتور، مرگ بر خامنه اي و مرگ بر روحاني در تظاهرات 142 شهر قيام كننده اصلي ترين شعارها بود.
آنچه مي ماند اين است كه كشورهاي منطقه و جهان مقاومت ايران و بپاخاستن مردم ستمديده ايران را برسميت بشناسند تا راه سرنگوني اين رژيم ضدبشري و حامي تروريسم هموار و تسريع شود.

لا اريد اكون اكثر من طالب ديني للعلم

لا اريد ان اكون اكثر من طالب  ديني للعلم 

بقلم: المحامي عبد المجيد محمد
Abl.majeed.m@gmail.com

جملة «لا اريد ان اكون اكثر من طالب  ديني للعلم» قبل انتصار ثورة الشعب الإيراني ضد النظام الملكي وجلوس الخميني على كرسي السطلة جملة كررها الخميني وتم سماعها من لسانه مئات المرات.
في يوم ٥ اكتوبر من عام ١٩٧٨ قام الخميني مع عدد من مقربيه بترك بغداد والتوجه نحو باريس فدخلها في يوم ٦ اكتوبر وبعد يومين استقر في منطقة «نوفل لوشاتو» حول باريس. اثناء مدة اقامة الخميني في «نوفل لوشاتو» لمدة اربع شهور كان هناك واحدة من اهم مراكز الاخبار العالمية التي نقلت عن الخميني في مقابلات متعددة ومختلفة نظرته عن طبيعة وخلفية الحكومة الاسلامية واهدافها المستقبلية للعالم. 

في الأول من فبراير من عام ١٩٧٩ دخل الخميني الى طهران.
الخميني وقبل جلوسه على كرسي الحكم تظاهر هكذا امام الشعب الإيراني بانه عبارة عن شيخ كبير في السن يمتلك معنويات كبيرة ويعيش حياة بسيطة وفارغة من المطالب الدنيوية. ولم يؤذ احدا في حياته وحتى أن مقربيه كانوا يدعون بأن ((حضرة السيد)) لم يؤذ احدا في حياته وحتى الذباب الموجود داخل غرفته كان يبعده بهدوء بطرف عبائته.
وقد ادعى خلال مقابلات صحفية متعددة انعكاسات وتأملات واسعة للغاية:
- حكومته القادمة ستكون حكومة اسلامية ديمقراطية تؤمن بحقوق الانسان.
- يحق لجميع الاحزاب والجماعات والمجموعات السياسية حرية الاجتماع والتعبير عن رأيها في حكومة ما بعد الشاه.
- في الحكومة الذي أسسها الخميني ستكون المرأة والرجل وجميع افراد المجتمع متساوون امام القانون ومتعادلون في الحقوق ايضا.
- المهم من كل هذا هو ان الخميني لن يستلم اي منصب أو يتولى أي مسؤولية حكومية في الحكومة المستقبلية.
عدم توجه الخميني لتولى أي منصب أو مسؤولية حكومية أمر تم اعلانه وسماعه عدة مرات من على لسان الخميني نفسه ومن على لسان جميع مقربيه. الخميني قبل احكامه قبضته على أهرام السلطة في إيران كان دائما يدعي انه «لن يكون أكثر من طالب ديني للعلم وانه سيتجه الى قم بعدها ليتفرغ لطلب العلم هناك».
الآن، 39 عاما مضت منذ ذلك الوقت، ومن السهل وبعيدا عن تحليل جميع المسائل نستطيع أن نحكم أن جميع وعود الخميني كانت كاذبة. ولم ينجز هو وأي أحد من مقربيه الباقين أيا من الوعود، بما في ذلك:
- إن حكومة الخميني الموعودة لم تكن وليست ديمقراطية بل اصبحت حكومة فاشية مطلقة. والخميني نفسه تحدث دائما عن "سلطة ولاية الفقيه المطلقة ". وبعدها صور الخامنئي نفسه كالولي الفقيه و(القائد المؤقت) واتبع نفس طريق عمل الخميني بحذافيرها.
- إن النظام الذي اسسه الخميني ليس لم يكتف بعدم التزامه بحقوق الانسان فحسب بل لم يكن يؤمن اساسا في هذا الموضوع ولا يقبل أساسا مقولة حقوق الانسان ولا يحب سماعها.
انما يبرع ويبدع فيه النظام الفاشي لولاية الفقيه هو: الاعدام، القسوة، قلع الاعين من جحورها، قطع اليد والرجل، الجلد بالسوط، اضطهاد الحريات وتشريع التعذيب. هذا النظام لا يؤمن اساسا في حقوق الانسان ولا يعير اهتماما لتقارير حقوق الانسان ابدا.
وقد طالب مقررو حقوق الإنسان مرارا وتكرارا من إيران الموافقة على زيارة لتفقد حالة حقوق الإنسان في إيران، ولا سيما السجون الإيرانية، ولكن لم يتم قبول هذه المطالب قط. وقد أدانت الجمعية العامة للأمم المتحدة على هذا النظام 64 مرة بسبب الانتهاكات المنتظمة لحقوق الإنسان. وفي الوقت نفسه، تم إدانته بشدة من قبل منظمات حقوق الإنسان مثل منظمة العفو الدولية ومنظمة رصد حقوق الإنسان.
- وعود حرية الاحزاب والمجموعات السياسية كلها كانت محض خداع وكذب. حسب نظر الخميني نفسه لم يقبل بأي حزب او تكتل او تيار سياسي آخر غير حزب «جمهوري اسلامي» واعتبرهم كلهم ووصف هذه الاحزاب بصفات مثل ”معاند للاسلام“ او ”المحارب للاسلام“ او ”البغاة“ و”الطغاة“. ولم يسمح لأي منظمة او تكتل او تيار سياسي غير مرتبط بنظام الولي الفقيه أن يكون له أي فعالية أو تأثير سياسي في الساحة الإيرانية. هذا النظام منذ عام ١٩٨١ حتى الان اعدم وقتل اكثر من ١٢٠ الف من اعضاء وكوادر ومناصري المجموعات السياسية، وفي حادثة غير مسبوقة في التاريخ قام بقتل ٣٠ الف سجين سياسي مجاهد ومقاوم في صيف عام ١٩٨٨.
- لم يكن هناك أي خبر ابدا عن موضوع المساواة السياسية والمدنية ومساواة الحقوق لجميع افراد الشعب في نظام ولاية الفقيه وكان كله محض كذب وافتراء. الحجاب الاجباري للنساء، ابعاد النساء عن شغل المناصب القضائية، حذف عنصر المرأة من الترشح لمنصب رئاسة الجمهورية وشغل مناصب حساسة، كل هذا يدل على عدم المساواة. من وجهة نظر حقوقية لاتتساوى شهادة الرجل والمرأة في الدعاوى القضائية. وفي بعض الأحيان شهادة المرأة لا تقبل ابدا والشاهد يجب أن يكون رجلا حصرا. حصة المرأة في الميراث اقل من الرجال، النساء اللواتي يعملن مع الرجال في نفس الاعمال يتقاضين رواتب واجور اقل من الرجال. فيما يتعلق بموضوع التحصيل العلمي للنساء فان النساء محرومات من التحصيل العلمي في بعض الاختصاصات وتكون هذه الاختصاصات محصورة بالرجال فقط.
- اكبر كذبة للخميني واكبر خيانة قام بها هي أنه قال للشعب الإيراني وتعهد بعدم توليه لأي منصب حكومي في المستقبل ولكن في الواقع قد ابتدع نوعا من الحكومات لا يوجد ديكتاتورية في العالم تستطيع أن تساويها أو تجاريها من حيث الاحكام على اهرام السلطة والقبض عليها. ان نظامه يعتمد على المبنى النظري والفكري لـ «سلطة ولاية الفقيه المطلقة» وكل الامور تبدأ من الولي الفقيه وتنتهي به. ويتمتع الولي الفقيه حسب دستور هذا النظام بسلطات وميزات استثنائية.
تعيين جميع المناصب الحكومية الرئيسية، وحتى الموافقة على أصوات الشعب التي ينتخب بها رئيس البلاد، كلها بعهدة الولي الفقيه، وإذا لم يوافق على ذلك، فإن الرئيس المنتخب غير شرعي وفاقد للصلاحية.
أما فيما يتعلق بالتفاعل الإقليمي والدولي، فقد تم إضفاء الطابع المؤسسي على المعتقدات التوسعية الخمينية لإنشاء وإقامة الإمبراطورية الإسلامية في دستور نظام ولاية الفقيه، وعن طريق خيانة روح الإسلام المحمدي(ص) وإساءة استعمال القرآن الكريم والاية الكريمة (إن هذه أمتكم أمة واحدة)، أعطى الخميني لعناصر حكومته الصلاحية بوضع سياستها العامة على أساس ما يسمى "الوحدة الإسلامية" في جميع المجالات. وبطبيعة الحال، لم يكن شعار "وحدة الأمم الإسلامية" و "الوحدة الإسلامية" سوى غطاء للتدخل المباشر في شؤون البلدان الإسلامية والعربية.
اعتبر الخميني أن دول المنطقة، بما في ذلك العراق ولبنان وسوريا واليمن، هي من ممتلكاته الخاصة. كما رأينا، خلال السنوات الأولى من حكمه، فرض واقع الحرب بين إيران والعراق، وخلال ثماني سنوات، تم سحب كل من العراق وإيران إلى حمام من الدم، على الرغم من أن السلام كان متاحا مع العراق، إلا أنه ادعى ان هذه الحرب هي لتحرير القدس و ستبدأ من كربلاء. ثم أجبر على شرب كأس السم و مات.
بقايا نظامه من أجل البقاء على قيد الحياة والتستر على القمع الداخلي المكثف اعتمدوا اسلوب "تصدير الإرهاب" كأساس و مبدأ "لتصدير الثورة"، وكأساس لسياستها الخارجية والإقليمية وقاموا بدعم وحماية الإرهاب الإقليمي والدولي.
إن حالة الفوضى الراهنة في سوريا ولبنان والعراق واليمن هي نتاج أفكار الخميني التوسعية ونظامه القائم على مبدأ ولاية الفقيه. وطالما أن هذا النظام يعتمد على نفس الاسس الفكرية والنظرية للتوسع وحب السلطة فان وضع المنطقة لن يكون مختلفا ابدا.
مع هكذا افكار ورؤى تبناها الخميني جعلته يتمسك بالسلطة والقدرة اكثر وبذالك لم يذهب الى قم ابدا ولم يصبح أحد طلاب العلم فيها. بل اصبح الدكتاتور الفاشي الديني الحاكم في إيران ومدعي الامبراطورية الاسلامية بااستخدامه لحربة التدخل في دول المتطقة وتصدير الارهاب. هو استحق بكل جدارة لقب اكبر سارق لثورة الشعب الإيراني ضد النظام الملكي واصبح موضع كره و اشمئزاز الإيرانيين جميعا.
وقد اصبح هذا الجلاد مصاصا للدماء بحيث كنا نسمع كل يوم من فم رئيس ومدعي عام سجن التعذيب (أيفين) (اسد الله لاجوري) تقارير وبيانات باعدامات تم اجرائها بحق عدد من المجاهدين والقوى الثورية وخصص خميني صفة «الضبع العجوز في جماران» لنفسه ولم يفقد بعد ذلك روحانيته فحسب ولم يكن وجهه في القمر وانما كان وجهه يُرى في بئر الظلام والقذارة.
الان نظام الخميني موضوع كره وتنفر جميع الإيرانيين والعالم. وانتفاضة الشعب الإيراني في شهر يناير اظهرت لكل العالم أن الشعب الإيراني لايريد هذا النظام ويجب أن يسقط. شعارات (اخجل يا خامنئي واترك الحكم) و(الموت للدكتاتور) و (الموت لخامنئي) و(الموت لروحاني) في تظاهرات ١٤٢ مدينة منتفضة كانت اكثر الشعارات الرئيسية في الانتفاضة.
ما يجري الان هو انه يجب على دول المنطقة والعالم أن تعترف بشكل رسمي بالمقاومة الإيرانية وانتفاضة الشعب الإيراني المظلوم حتى يتم تمهيد الطريق نحو اسقاط هذا النظام المعادي للانسانية والداعم للارهاب وتسريع هذه العملية.   

في إيران لا يوجد لدينا سجين سياسي؟!

في إيران لا يوجد لدينا سجين سياسي؟! بقلم: المحامي عبد المجيد محمد  كاتب حقوقي وخبير في الشؤون الإيرانية  @MajeedAbl نظام الشاه ...