Wednesday 27 September 2017

آنكس كه از مرگ نهراسد قيصر را به زير مي كشد



آن كس كه از مرگ نهراسد قيصر را به زير مي كشد  


خانم مریم اکبری منفرد زنداني سياسي، مادر 3 فرزند، در ژانويه سال 2009 به اتهام شرکت در تظاهرات مردم تهران دستگیر و به جرم مجاهد بودن برادر و خواهرش به 15سال زندان محکوم شد. اين زنداني سياسي مقاوم از همان تاریخ تا امروز به جرم علاقه به اعضاي خانواده اش كه مجاهد هستند انواع فشارهای جسمی و روحي را تحمل و تجربه کرده و پاسدار صلواتی، كه عنوان قاضی را يدك مي كشد، یک بار به او گفته است كه: «تو جور خواهر و برادرهایت را می‌کشی».
اما؛ خانم مریم اکبری از اين تهديدات و اين حرفها نهراسيد و خاموش نشد و عواطفش را نکشت و قاتلان را نبخشید و آن چه بر او و خانواده‌اش گذشته است را هرگز فراموش نکرده است. او در آستانه هشتمین سال زنداني بودنش، پس از تحمل همه سختي ها و انواع فشارهای روحی و روانی زندان و رنج دوری از فرزندان، در تاريخ 16 اكتبر 2016 دست به يك اقدام كم سابقه و جسورانه زد و با دادخواهی نسبت به خون برادران و خواهر شهيدش، قهرمانانه با هیولاي ولايت فقيه و همه عوامل حكومت چنگ در چنگ شد.
اين زن قهرمان در شكوائيه اش چنين نوشته است:
«آنچه بر من و خانواده‌ام در این چند دهه گذشت؛
چهار اعدام، دو زندانی و همه رنج‌های خانواده‌ام؛ ...
حکومت‌های خودکامه و توتالیتر، هیچ موجودی را که قد بکشد و گمان همسفری با او را در ذهن مردم تداعی کند، برنمی‌تابند. در چنین حکومتهایی شکنجه فیزیکی و روانی از ابزارهای اصلی سرکوب است و ناظران آگاه انتظار ندارند که متهمین در دادگاهها آزادانه از خود دفاع کنند. البته اصلاً اگر دادگاهی در میان باشد. دادگاههایی غیرعلنی که متهمان را برای گرفتن اعتراف زیر فشار می‌گذارند و یا وکلا را به جرم دفاع از موکلان خود، مجرم اعلام می‌کنند.
بسیاری از آنان که در سال ۶۷ اعدام شدند، از جمله خواهر و برادر من، قبلاً محاکمه و به تحمل حبس محکوم شده بودند. آن هم در دادگاههایی که فرایند قانونی آن طی نشده بود و گاه به چند دقیقه ختم می‌شد. جرم اغلب آنها حداکثر پخش و یا خواندن روزنامه مجاهد و یا شرکت در تظاهرات بود.

سه برادر و یک خواهرم در دهه
80 ميلادي، در زندان اعدام شدند. برادر کوچک‌ترم، عبدالرضا اکبری منفرد، در سال 1980 و در حالیکه دانش‌آموز و فقط ۱۷ سال داشت، بازداشت شد. جرمش پخش نشریه مجاهد بود. او سه سال تمام در سلولهای انفرادی زندان گوهردشت به‌سر برد و با وجود این‌که در دادگاه انقلاب تهران به سه سال حبس محکوم شده بود، تا سال 1988 در زندان نگه داشته شد و سرانجام در جولاي همان سال، با جمع کثیری از زندانیان، به‌شهادت رسید.» ...
این در حالی است که به اعتراف آقای منتظری، در نوار منتشر شده اش در رابطه با قتل عام سال 1988، خطاب به هيئت مرگ مي گويد: « خمینی با اعدامهای سال 1988تمام قانون و قضا و مشروعیت نظام را یک‌باره زیر سؤال برد. همان کشتاری که از آن با عنوان «بزرگترین جنایت» یاد کرد و به عاملان اين جنايت گفت: «شما را در آینده جزو جنایتکاران تاریخ می‌نویسند»...
خانم مریم اکبری منفرد در ادامه دادخواهیش ضمن اشاره به دستگیری و اعدام برادرش علیرضا و دستگیری مادر و خواهرش و همچنین دستگیری برادر دیگرش که در سال 1985 زیر شکنجه به‌شهادت رسید از اعدام خواهرش در سال 1988 و مرگ مادر و پدر داغدارش چنين ادامه می‌دهد:
«من در این سال‌ها، رنج‌های بسیاری کشیده‌ام. اما هم‌چنان خواهر و برادرهایم که جانشان را از دست دادند، ستاره‌های عشق و امید در زندگی‌ام هستند و قدرت تحمل رنج‌ها و سختی‌ها را از آنها آموخته‌ام.
خانم مریم اکبری در پايان شكوائيه اش مي نويسد من خواستار موارد زیر هستم:
پیگیری و محاکمه عوامل اعدام‌های دهه 80 و کشتار جمعی زندانیان در سال 1988
اعلام اسامی دفن شدگان در گورهای دستهجمعی و گورستان خاوران؛
ارائه و انتشار کیفرخواست محکومان و اعدام شدگان دهه 8۰ .
شكوائيه خانم مريم اكبري يك سند تايخي ثبت شده در رابطه با جنبش دادخواهي قتل عام سال 1988 مي باشد و تا كنون مورد حمايت جمع كثيري از زندانيان سياسي، خانواده شهیدان، دانشجویان، جوانان شهرهاي مختلف ايران و... قرار گرفته است.  
خانم مریم اکبری با اين شكوائيه تاريخي افکار عمومی و جامعه بشری را مرجعی برای یافتن پاسخ قرار داده است.
سوال این زنداني سياسي شجاع؛ سؤال میلیونها نفر مردم به جان آمده ايران است که می‌پرسند چرا هزاران نفر اعدام شدند؟ مزارشان کجاست؟ چرا از برگزاری مراسم سوگواری براي آنها جلوگیری شد؟
مسئولان صادر‌کننده احکام و گردانندگان بساط اعدام می‌بایست پاسخ این سوالها را بدهند...»
خانم مریم اکبری با نگارش شكوائيهاش از داخل شكنجهگاه قرون وسطايي ولايت فقيه حاكم بر ايران رسمی نو در آیین دادخواهی ترسیم کرده و مي آموزد كه باید در هر مکان و در هر زمان و از هر جایگاهی صدای مظلومان شد و به دادخواهی زندانیان و شهیدان قتل‌عام شده قيام كرد و قيصر را به زير كشيد...
آري؛ آنكس كه از مرگ نهراسد قيصر را به زير مي كشد.

No comments:

Post a Comment

في إيران لا يوجد لدينا سجين سياسي؟!

في إيران لا يوجد لدينا سجين سياسي؟! بقلم: المحامي عبد المجيد محمد  كاتب حقوقي وخبير في الشؤون الإيرانية  @MajeedAbl نظام الشاه ...