Saturday 20 April 2019

قوه قضاييه آخوندي؛ جايگاه جلادن و آدمكشان


قوه قضاييه آخوندي؛ جايگاه جلادن و آدمكشان

عبد المجيد محمد ـ وكيل دادگستري
نويسنده حقوقي و كارشناس مسايل ايران

9مارس2019

پس از مدتي گمانه زني و خبر سازي بالاخره قطعي شد كه خامنه اي تصميم گرفته است ابراهيم رئيسي را بعنوان رئيس قوه قضاييه منصوب كند.
اين شيوه كار شناخته شده خامنه اي است. هر زمان كه بخواهد مهره بدنامي را در مواضع كليدي منصوب كند؛ چون از عواقب آن مي ترسد ابتدا گمانه زني مي كند و با پخش خبر از زبان افراد مختلف ارزيابي مطبوعاتي و افكار عمومي مي كند و پس از آن تصميم خود را مي گيرد. منصوب كردن مهره بدنامي مثل ابراهيم رئيسي در رأس قوه قضاييه از همين موارد است.
در سال 2017 خامنه اي همه ظرفيت خود را بكار گرفت تا شايد بتواند ابراهيم رئيسي را بر مسند رياست جمهوري بنشاند ولي مهندسي او شكست خورد.
ابراهيم رئيسي آنقدر سوابق ننگين در مناصب قضايي دارد كه بعضا با پيشوندهايي چون قصاب مسجد سليمان، جلاد همدان و كرج از او اسم برده مي شود. اين نام گذاريها اشاره اي به سوابق ننگين وي در مناصب دادستاني در اين شهرستانهاي ايران است. وي با مخالفين حكومتي با نهايت كينه و سبعيت برخورد مي كند و در اعدام مخالفان ذره اي ترديد به خود راه نمي دهد.
وي در ازاي خدمات خود به استمرار حكومت ملاها هميشه پاداش خود را گرفته است. به همين خاطر برغم نداشتن هيچ علم و سواد كلاسيك حقوقي در بالاترين مناصب قضايي رژيم آخوندي منصوب شده است.
در جريان انتخايات رياست جمهوري رژيم وقتي كه موضوع به رقابت بين روحاني و رئيسي انجاميد؛ روحاني در مي 2017 در تبليغات انتخاباتي خود در شهر همدان؛ كه زماني ابراهيم رئيسي در همان شهر سمت دادستان را داشت و مردم همدان اعدام ها و آدم كشي هاي او را به خوبي مي دانستند در رابطه با وي گفت: مردم به كسي كه طي 38 سال گذشته فقط زندان و اعدام را در كارنامه خود دارد رأي نخواهند داد.
براساس اصل مسلم و شناخته شده «تفكيك قوا»؛ بايد قواي سه گانه حكومت يعني قواي مقننه، مجريه و قضاييه از هم تفكيك باشند. ولي اين تفكيك در رژيم مستبد و خودكامه آخوندي هيچ محلي از اعراب ندارد. به همين خاطر خامنه اي اين مهره بدنام و قسي القلب را به اين سمت مي گمارد تا هر آنچه كه اقتضاي استمرار فاشيسم مذهبي باشد به او ديكته كند. 
علت اصلي اين انتصاب خامنه اي چيزي جز چنگ و دندان نشان دادن خامنه اي به مردم به جان آمده ايران نيست.
خامنه اي كه سراپاي رژيمش را بحران فرا گرفته و سرنگوني خود را در چشم اندازي بسيار نزديك مي بيند تصميم گرفته است تا اين عنصر قسي القلب را در رأس قوه قضاييه منصوب كند كه مطيع بي چون و چراي او باشد و در ازاي اعتراضات و تظاهرات مردم كمترين انعطافي نداشته باشد. خامنه اي در اين شرايط به كسي نياز دارد كه بي محابا سركوب كند. چون اين رژيم هميشه بر دوپايه صدور بحران و دخالت در كشورهاي ديگر و سركوب داخلي به حكومت خودكامه خود ادامه داده است.
در شرايط حاضر؛ جدي ترين دشمن داخلي رژيم كانونهاي شورشي هستند كه در همه شهرهاي ايران گسترش يافته و خواب از چشمان ولي فقيه و مهره هاي حكومتي ربوده اند. همه روزه تصاوير خميني و خامنه اي در سراسر ايران توسط كانونهاي شورشي به آتش كشيده مي شود و از هيمنه سابق چيزي باقي نمانده است. شعار مرگ بر خامنه اي و مرگ بر ديكتاتور ديوار همه كوچه ها و خيابانهاي ايران را رنگين كرده است.
عطف به همين فعاليتهاي شورشي؛ خامنه اي تصميم به انتصاب ابراهيم رئيسي جلاد در رأس قوه قضاييه گرفته است.
يكي ديگر از مهره هاي سركوبگر و شناخته شده رژيم مصطفي پورمحمدي است كه به اتفاق ابراهيم رئيسي در قتل عام 30هزار زنداني سياسي مجاهد در تابستان خونين 1988 نقش مستقيم داشته اند. هر دوي آنها به اين جنايت شنيع اعتراف نموده و آنرا جزء سوابق و افتخارات خود مي دانند. انتخاب نشدن مجدد وي بعنوان وزير دادگستري در كابينه دوم آخوند روحاني بخاطر بدنامي و سوء پيشنه او بود.
مصطفي پورمحمدي هم اكنون از مشاوران عالي قوه قضاييه است. در رابطه با خبر انتصاب ابراهيم رئيسي به رياست قوه قضاييه وي مي گويد: من الان به عنوان مشاور در قوه قضاييه هستم. اگر [رئيسي] مایل باشند دوست دارم كماكان مشورت بدهم، اگر به عهده خودم باشد از کاری که الآن انجام می‌دهم، بسيار راضی هستم.
اين آخوند بدنام در دفاع از كار خودش در تابستان 1988 و قتل عام 30 هزار مجاهد كه به فتواي خميني صورت گرفت مي گويد: من از حرکت [فتواي قتل] امام دفاع کردم. زمانيکه دادستان انقلاب بودم، از آن اقدام دفاع کردم. من برای بسياري از منافقین [مجاهدين] کیفرخواست صادر کردم و به دادگاه فرستادم؛ خیلی‌ها محکوم و اعدام شدند.
بدين ترتيب اين آخوند بدنام از پيشينه خود و رئيس جديدش، يعني ابراهيم رئيسي، ابراز رضايت و آن را باعث افتخار مي داند.
در قوه قضاييه رژيم فاشيستي حاكم بر ايران؛ همه مهره هاي حكومتي همينطور هستند. امكان ندارد شخصي در اين رژيم داراي مقام و منصب مهمي باشد و سابقه قتل، شكنجه، قطع دست و پا و... نداشته باشد.
مردم مظلوم و ستمديده ايران با چنين جانيان و آدم كشاني مواجه هستند. ولي اين حكومت به پايان عمر خود رسيده است. حكومتي كه 40 سال بر شقاوت و جنايت تكيه زده است. اما سنت تكامل اجتماعي و تاريخي اين است كه الملك يبقى مع الكفر ولايبقى مع الظلم...
حكومت شقاوت پيشگان؛ به كمك مردم و مقاومت ايران و كانون هاي شورشي در هم پيچيده خواهد شد.

No comments:

Post a Comment

في إيران لا يوجد لدينا سجين سياسي؟!

في إيران لا يوجد لدينا سجين سياسي؟! بقلم: المحامي عبد المجيد محمد  كاتب حقوقي وخبير في الشؤون الإيرانية  @MajeedAbl نظام الشاه ...